ABSTRACT
شناخت ۱ تهران از نظر ۲ تاریخی و اجتماعی، و تشخیص محیط جغرافیایی آن، و تحقیق ۳ در مورد فرهنگ و سیاست و اقتصاد آن، به دلیل ۴ سرعت توسعهی ۵ همه جانبهی آن بسیار مشکل است. بدین سبب در بررسی منطقههای ویژهی ۶ ایران و جهان (شهرشناسی)، تهران از چشمگیرترین ۷ حوزههای پژوهشی به شمار میآید ۸ و اگر عاملهای گستردگی شهر از نظر جغرافیایی و بومشناختی (اکولوژیک) و نیز جنبههای انسانی و جمعیتنگاری (دموگرافیک) با عنایت ۹ به کانونهای سیاسی قدرت درونمرزی ۱۰ و سلطههای برونمرزی ۱۱ بررسی شود، معلوم خواهد شد که در پهنهی ۱۲ جهانی، تهران به لحاظ ۱۳ داشتن موقعیت خاص منطقهای و تاریخی و مشکلات و معضلات ۱۴ گوناگون از همهی شهرهای بزرگ (کلانشهرها) شاخصتر است. در گذشته تهران روستای کوچک و ناآشنایی بود و پس از تحولات ۱۵ نه چندان چشمگیری، طی چند سده ۱۶ به صورت روستای پیشرفتهای درآمد و در دورهی صفویه (شاه طهماسب) نام و نشان شهری یافت و در مسیر جدید تحول پیدا کرد به طوریکه به دلایل خاص جغرافیایی و سیاسی «پایتخت» ایران شد. در پی دو بار ویران شدن برج و باروی ۱۷ آن، سرانجام ۱۸ پس از جنگ اول جهانی، به صورت شهری گسترده و بی در و دروازه درآمد و بعد از جنگ دوم جهانی آنچنان توسعه پیدا کرد که شاید در جهان هیچ شهری با این سرعت رشد نکرده باشد و هنوز هم روشن ۱۹ نیست که تا چه زمان و به چه اندازه این «توسعهیافتگی» مهارگسسته ۲۰ ادامه خواهد داشت. (تکمیل همایون، ناصر. تهران: از ایران چه میدانم؟. ج۴۵. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی. ۲۰۱۲. ص۷)